اسوه ها یا الگوها نقش بسیار زیادی در جهت گیری رفتارها و تمایلات نسل جوان دارند . نوجوانان به اقتضای ساختار سنی وروحی خویش تمایل به تقلید و الگو پذیری داشته و چه بسا بسیار نیز تحت تأثیر قرار می گیرند .در اینجا نقش تربیتی یک نظام دینی ، در معرفی الگوها و اسوه های حسنه به نوجوانان است که بسیار مورد تأکید و سفارش قرآن کریم نیز می باشد :
اِنَ لَکُم فی رَسُولُ الله اُسْوَهً حَسَنه (سوره احزاب آیه 21)
در این میان مربیان پرورشی نقش محوری دارند چرا که باید خود به عنوان « اسوه » در جامعه شهره باشند به نحویکه نمونه کردار و رفتار مطلوب را به صورت عملی و عینی در معرض دید متربی قرار داده و او را تحت تأثیر قرار دهند . قرآن کریم در این زمینه گاهی مستقیمأ انسانها را به پیروی از اسوه مورد نظر فرا می خواند :
قَد کانَتْ لَکُمْ اُسوَهً حَسَنه فی اِبراهیم وَالذّینَ مَعَهُ اذْ قالُوا لِقَوْمِهِم اِنّا 0000000 (سوره ممتحنه آیه 4)
برای شما مؤمنان بسیار پسندیده و نیکوست که به ابراهیم و اصحابش اقتدا کنید 00000000
و گاهی نیز بدون تصریح و اشاره ، اسوه ها را در معرض دید و داوری انسانها قرار می دهد :
و اَیّوب اِذْ نادی رَبّهُ اَنّی مَسَّنی الضُرّ وَ اَنْتَ اَرْحَمُ الراحِمین (سوره انبیاء آیه 83)
و یاد کن ای رسول خدا حال ایوب را وقتی که دعا کرد ای پروردگار مرا بیماری و رنج سخت رسیده و تو از همه مهربانان عالم مهربان تری .
الگوها اگر متجانس و بالاخص همسال برای نوجوانان باشد می تواند ضریب تأثیر پذیری او را مضاعف نماید ، البته توجه به شاخص هایی همچون خودی بودن از نظر فرهنگی ، بالفعل بودن از نظر تاریخی و معاصر بودن نیز در مقوله اسوه سازی مهم است . در معرفی اسوه ها و الگوها نباید دچار آسیب پذیری شد چون ممکن است به نتیجه معکوس منجر گردد باید همواره مواظب بود که از الگوها و بزرگان ، کیش شخصیت نسازیم و رفتار آنها را ضمن نقادی آگاهانه بپذیریم .
با سلام مشروط بر اینکه فقط نقش یک قدیس را بازی نکنند که برای پاک کردن گناه بچهها به زمین آمده